انشا با موضوع مقایسه برخاستن از خواب در روستا با شهر

متن مرتبط با «انسان» در سایت انشا با موضوع مقایسه برخاستن از خواب در روستا با شهر نوشته شده است

انشا با موضوع حس درونی یک انسان در مورد موسیقی

  • انشا با موضوع حس درونی یک انسان در مورد موسیقی دل نوشته ای از حس درونی یک انسان در مورد موسیقیجایی می رسیم که کلمات دیگر پاسخ گوی ابراز احساسات درونی یک انسان نیست دقیقا آنجاست که به آن نیاز پیدا می , ...ادامه مطلب

  • نگارش دهم درس ششم سنجش و مقایسه با موضوع انسان و موسیقی

  • نگارش دهم درس ششم سنجش و مقایسه موضوع: انسان و موسیقی هر انسانی در این دنیا ،نوایی است ؛صدایی دارد. برخی غمگین و برخی سهمگین اند.برخی چون مولانا عاشقانه برخورد میکنند و نوای خود را عاشقانه میزنند و ه, ...ادامه مطلب

  • نگارش دهم درس ششم سنجش مقایسه با موضوع مقایسه انسان و آینه

  • نگارش دهم درس ششم سنجش مقایسه موضوع: مقایسه انسان و آینه بعضی انسان ها آینه اند .بعضی از انسان ها همانند یک آینه تمام هست و نیست ها را آشکار می کنند . بعضی دیگر از انسان ها ، آینه های مواج هستند و هر, ...ادامه مطلب

  • موضوع انشا گفت و گوی انسان و دریا در مورد عشق

  • موضوع : گفت و گوی انسان و دریا در مورد عشق به آرامی روی شن های ساحل قدم می زدم, کل دنیا مرا تنها گذاشته بودند جز یک نفر, یک نفر همیشه همراه و یار من بود یک نفر که در تمام لحظه های بی کسی کنار من بود, یک نفر که با بقیه فرق داشت, یک نفر که مهربان بود و عاشق.کنار دریا رسیدم بی قراری دریا را در وجودم حس می کردم, دلتنگی اش را, ناراحتی اش را, به او سلام کردم, جواب مرا داد اما گویی تمام حواسش جای دیگری بود.تصمیم گرفتم کنار دریا روی شن ها بنشینم و علت بی قراری دریا را جویا شوم.به دریا گفتم: تو امروز مثل همیشه نیستی حس میکنم از چیزی ناراحتی, صدای موج های تو اکنون غم دارد میتوانم این را حس کنم. به من بگو دلیل این نگرانیت چیست؟دریا جواب داد: تو می دانی عشق چیست؟گفتم:مگر می شود ندانم. دریا گفت: من دریایی عظیم و بی کران هستم دریایی که احساس دارد, دریایی که می تواند عاشق شود, من اکنون عاشق شده ام اما از عشق خود دور افتاده ام و این مرا عذاب می دهد. حالا فهمیدم که دلیل این ناراحتی و غم دریا چیست.به او گفتم: عاشق چه کسی شده ای . چرا از عشقت دور مانده ای؟ ماجرای عشق خود را برایم بگو.دریا شروع به شرح عشقش کرد, او با با بغض به من گفت: عاشق چشمه ای شده ام که روزی بود و از من خوب دلبری می کرد حالا نیست و با نبودش عذابم می دهد, او کسی بود که با رقصیدن موج هایش می رقصیدم با سیراب شدنش توسط باران سیراب می, ...ادامه مطلب

  • انشای مقایسه ای با موضوع انسان و ابزار مکانیکی

  • انشای مقایسه ای با موضوع: انسان و ابزار مکانیکی اگر کمی ب اطرافمان نگاه کنیم ودرکارگاه زندگی قدم بگذاریم شباهت های زیادی بین خود وابزار میبینیم.بعضی از انسانها شبیه جعبه ابزارند همه چیز در خود دارند وهمه سرد میخورند بعضی از انسانها مثل آچار فرانسه اند به همه کار می ایند وسخت همه چیز را نگه می دارند , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها