انشا با موضوع مقایسه برخاستن از خواب در روستا با شهر

متن مرتبط با «سانچی» در سایت انشا با موضوع مقایسه برخاستن از خواب در روستا با شهر نوشته شده است

موضوع انشا کشتی نفتکش سانچی

  • موضوع انشا: کشتی سانچی دلیران این بوم و بر، همان آزاده مردانی که از جام خونین خود وجود تشنه ی ایران را سیراب کردند با آتش ها و آوار ها و شورش ها آشنایند ما طعم تلخ جنگ ها چشیده ایم و به مشقت و سختی ویرانه ها آباد ساختیم .چند سالی است که آرامش از این سرزمین روی برگردانده و دریفا که در طغیان روزگار قلب ها سکوت هرج و مرج را ستون وجودشان کرده اند. در آن هنگام که پلاسکو آتش گرفت، افسوس ها خوردیم و بسیار گریستیم. اما چندی بعد اندوهش را به خاک سپردیم و فراموش کردیم.درآن هنگام که کرمانشاه به یک ثانیه ویران گشت،قلب ها آزرده شدو افکار پریشان.اما حال‌ کسی نیست که ایشان را دریابد، زیرا فراموشی دردیست بس دردناک که همه به آن گرفتاریم. یک دریا بود و هزاران دل تپنده و میلیون ها چشم انتظار.افسوس که این آتش چه بی رحمانه و خشمگین آرزو ها را درهم گسست .آری این آتش چه ظالمانه ،قلب ایرانیان را شکست و اشک مادران دریا دلان را زیر‌ پا افکند. این دریا نوردان بسوختند و برفتند و خاموش شدند،اما یاد و خاطرشان، تا ابد‌ در قلب ها روشن و پر نور است. ای مردم ،تا ابد جامه سیاه برتن کنید.سرنوشت این سرزمین با تار و پود مرگ رقم خورده است .سرپناه این دلاوران آسمانی است به ظلمت غم و اندوه و به رنگ عاشقانه های خاموش.ای مردم بغض های نشکسته را بشکنید و از مرگ بگویید.از اقیانوس بی رحم، از آتش ،از تنهایی همسر و از پدری که رف, ...ادامه مطلب

  • موضوع انشا کشتی سانچی

  • موضوع انشا: کشتی سانچی دلیران این بوم و بر، همان آزاده مردانی که از جام خونین خود وجود تشنه ی ایران را سیراب کردند با آتش ها و آوار ها و شورش ها آشنایند ما طعم تلخ جنگ ها چشیده ایم و به مشقت و سختی ویرانه ها آباد ساختیم .چند سالی است که آرامش از این سرزمین روی برگردانده و دریفا که در طغیان روزگار قلب ها سکوت هرج و مرج را ستون وجودشان کرده اند. در آن هنگام که پلاسکو آتش گرفت، افسوس ها خوردیم و بسیار گریستیم. اما چندی بعد اندوهش را به خاک سپردیم و فراموش کردیم.درآن هنگام که کرمانشاه به یک ثانیه ویران گشت،قلب ها آزرده شدو افکار پریشان.اما حال‌ کسی نیست که ایشان را دریابد، زیرا فراموشی دردیست بس دردناک که همه به آن گرفتاریم. یک دریا بود و هزاران دل تپنده و میلیون ها چشم انتظار.افسوس که این آتش چه بی رحمانه و خشمگین آرزو ها را درهم گسست .آری این آتش چه ظالمانه ،قلب ایرانیان را شکست و اشک مادران دریا دلان را زیر‌ پا افکند. این دریا نوردان بسوختند و برفتند و خاموش شدند،اما یاد و خاطرشان، تا ابد‌ در قلب ها روشن و پر نور است. ای مردم ،تا ابد جامه سیاه برتن کنید.سرنوشت این سرزمین با تار و پود مرگ رقم خورده است .سرپناه این دلاوران آسمانی است به ظلمت غم و اندوه و به رنگ عاشقانه های خاموش.ای مردم بغض های نشکسته را بشکنید و از مرگ بگویید.از اقیانوس بی رحم، از آتش ،از تنهایی همسر و از پدری که رف, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها