انشا با موضوع ویروس کرونا

ساخت وبلاگ

انشا با موضوع ویروس کرونا

انشا - انشا با موضوع آزاد - انشا در مورد ویروس کرونا - انشا موضوع ویروس کرونا - انشا نویسی - انشا چه بنویسم - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا - نگارش - enshay.blog.ir

با سلام خدمت مردم ایران .
من خودم را معرفی نمیکنم ، با اینکه مردم ایران می گویند من از آنفولانزا ضعیف تر هستم اما اضطراب و استرس آنها من را قوی تر کرده و ثابت شده که من ترسناک تر هستم.
ما خانواده خیلی بزرگی هستیم، ۱۶ تا خواهر و برادریم ؛ ما میتوانیم تغییر شکل دهیم و به هر شیوه ای وارد بدن هر شخصی شویم.
اگر به ظاهر من بنگرید ، متوجه می شوید که بسیار شبیه تاج سلطنتی امپراطوری اروپایی ها هستم .
در سال ۱۹۳۷ برای اولین بار در بدن مرغ توسط انسان شناخته شدم و در سال ۱۹۶۵ توانستم به بدن خود انسان راه پیدا کنم ؛ در سال ۲۰۰۳ یکی دیگر از اعضای خانواده ام به نام سارس از طریق خفاش به بدن انسان منتقل شد و باعث شد ترس و وحشت بین مردم بیشتر شود ؛در سال ۲۰۱۲ عضو جدید خانواده ام که تازه متولد شده بود به نام مرس از طریق شتر شیوع پیدا کرد و به انسان منتقل شد.
با اینکه ضعیف هستم اما قدرت تکثیر بالایی دارم ؛ بنابراین اگر جایگاهم را پیدا کنم ،همه چیز را به هم میریزم و مردم را بیمار می کنم ؛ پس من را دست کم نگیرید.
من با آنکه کوچک هستم ولی با نگرانی ها و اضطراب مردم آنقدر بزرگ شده ام که توانستم به فرهنگ ایران لطمه بزنم ؛اگر به حرف های اسمم نگاه کنی میبینی :حرف < ک > کار و تلاش و حرف < ر > رفاقت ،حرف < و > ورزش ، حرف < آ > آزادی را از همه مردم گرفتم ؛ با اینکه عزرائیل نیستم ولی جان بسیاری از مردم را گرفتم ⚰️، مخصوصا کسانی که دستگاه ایمنی ضعیفی دارند مثل افراد سالمند و بچه ها.
نمی دانید چه حس خوبی است که مردم را در منزلشان قرنطینه کرده ام .
تنها ترس من و خانواده ام این است که شما : (گوشت ها را خوب بپزید،دست های خود را بسیار بشویید، هنگام سرفه و عطسه با دستمال جلوی دهان و بینی خود را بگیرید).
(دوستتون دارم ، امیدوارم بهداشت را رعایت نکنید و من مهمان منزلتان باشم)

نویسنده :معصومه علی نیا
نام دبیر: سرکار خانم ابراهیمی
نام دبیرستان : زمزم
استان : گلستان ، گرگان

_______________________________________

موضوع: کرونا

 انشا - انشا با موضوع آزاد - انشا در مورد ویروس کرونا - انشا موضوع ویروس کرونا - انشا نویسی - انشا چه بنویسم - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا - نگارش

ویروس مخوف
مقدمه : می دانم هیچ کس دوستم ندارد . می دانم که همه شهر در پی راه فراری برای نجات از دست من هستند و از من فرار می کنند. همه این ها و خیلی چیزهای دیگر را می دانم . تنهایم و خانه به دوش ؛ و هر جا که جای مناسبی پیدا کنم ، ساکن می شوم . درست برعکس عشق که همه دوستش دارند . همه به دنبالش هستند و هرگز تنهایی و بی کسی را تجربه نکرده .
بدنه : نامم را کرونا نهاده اید ، همچو احساسات پوچی که نامش را عشق می گذارید . و بدین ترتیب خود را عاشق می نامید ؛ اما هیچ از عشق نمی دانید .
من کرونا هستم . ویروس مخوفی که دنیایتان را به هم ریخته و همه تان را نابود می کند ؛ با سرعت انتشار بالا و قدرت کشندگی بسیار کم . که اگر رعایت کنید، به زودی کوله بارم را می بندم و می روم . اما به کجا ، نمی دانم . درست مثل عشقی که نابود شده و هیچ از آن نمانده . آری ! باور نمی کنی؟ اما من این را می گویم که به زودی رفتنی ام و دیگر مرا نخواهی دید .
رنگ و رو و چهره خاصی ندارم ؛ مثل همه ویروس های دیگر . اما نشانه هایی دارم که مطمئنم به خوبی با آن ها آشنایی . علاماتی از قبیل سرفه های شدید ، تب بالا و ... عشق هم همین گونه است . او هم دیدنی نیست و فقط چند نشانه دارد . اما او خوب و دوست داشتنی است ، و من بد و کشنده .
راستی آیا تا به حال این سوال را از خود پرسیده ای که چگونه به وجود آمده ام ؟ بگذار تا جوابت را خودم بدهم . در اثر بی احتیاطی شما انسان ها ، در اثر کم دقتی های خودتان به بدن شما نفوذ می کنم و آن گاه سر تا سر وجودتان را در بر می گیرم . حتی شاید بتوانم کاملا از پا درتان بیاورم . حالا که کمی با من آشنا شدی ، بگو ببینم عشق چطور به وجود می آید ؟ آن هم در اثر بی احتیاطی است ؟ شاید آری شاید هم نه . به هر حال بگذریم ، من با او کاری ندارم .
نتیجه : اگر می خواهی هر چه سریع تر از دست من خلاص شوی کمی عشق بورز . آری عشق ! مواد و لوازم مورد نیاز را احتکار نکن . کم فروشی نکن . و خلاصه این که از سر عشق کمی به هم نوعان خود رحم کن . آن گاه من قول می د
هم رهایت کنم ‌. به همین راحتی!

نوشته: نرگس ابراهیمی
دهم تجربی
دبیرستان حضرت آمنه پاکدشت دبیر: خانم راشین

_______________________________________

موضوع: کرونا

انشا - انشا با موضوع آزاد - انشا در مورد ویروس کرونا - انشا موضوع ویروس کرونا - انشا نویسی - انشا چه بنویسم - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا - نگارش

می خواهم با شما از این ویروس کرونا که کل دنیا به وضعیت آماده باش در آمده اند سخن بگویم.
کرونا به همه ی ما آموخت زندگی خیلی قشنگتر از آن چیزی است که فکرش را میکنیم و خیلی جذابتر.
حتی همین بیرون رفتن های ساده ،قدم زدن ها در خیابان ؛حتی همین دور هم جمع شدن ها و تخمه خوردن ها.
کرونا به همه ی ما یاد داد قدر بدانیم،قدر با هم بودن،قدر بغل کردن و حتی بوسیدن را.
کرونا به ما نشان داد که عادلانه رفتار میکند؛مسئول هم دچارش میشود آدم عادی هم.
کرونا با آمدنش به ما یاد داد کارهایی که قبلا برایمان خیلی کم ارزش و بی اهمیت بود و خیلی سرسری با آنها رفتار میکردیم چقدر مهم و با ارزش بودند.
کرونا با آمدنش به ما گفت که ما جز همدیگر هیچ کس دیگری را نداریم.
کرونا هم خواهد رفت باز ما میمانیم و آدمهای دور اطراف ما.
معلوم نیست چقدر به ته داستان تک تکمان مانده ولی اگه نوشته ی من را میخوانی بدان که زندگی هنوز ادامه دارد و خدا هم از تیم ماست.
دلم تنگ ماچ های آبدار پدربزرگم است؛پدربزرگی که درها و پنجره ها را بسته تا کرونا داخل خانه مان نیاید.
شنیدید گفتند که جان بچه های کوچک را نمیگیرد؟و آنها را به خود دچار نمیکند؟بازهم به انسانیت این ویروس.
کرونا هر چقدر با آمدنش کل دنیا را به تعطیلی کشید ولی خیلی چیزهای دیگری از آن یاد گرفتیم.
وقتی بغل کردن دوستانمان خیلی چیز عادی برایمان بود کرونا به همه ی ما یاد داد که قدر تک تک بغل ها رو بدانیم.
وقتی پدرم به سمت قم که میگفتند شرایط آنجا وخیم تر است بار میزند ،تا برگردد هزاران بار مُرده و زنده میشویم.
وقتی کشور عراق مرزش را بسته بود و پدرم در آنجا حضور داشت عراقی ها به پدرم گفته بودند ایرانیِ مریض!چقدر جمله ی سنگین و غیر قابل تحملی برای پدرم بود.
خلاصه که سرتان را به درد نیاورم کرونا هر چقدر هم بد باشد خیلی چیزها از خودش به جا گذاشته و خیلی زود هم خواهد رفت.
کرونا با همه ی بدی هایش یک معلم خیلی خوبی برای تک تکمان بود!
هموطنان عزیزم، بیایید با رعایت نکات بهداشتی،تا از بین بُردن این ویروس در خانه بمانیم. به امید روزهای پر از شادی و سلامتی.
#ما_کرونا_را_شکست_میدهیم.

نوشته: حنانه درخشان
دبیر: خانم ایمانی
مدرسه ی غیردولتی نابغه تبریز

ادامه مطلب
انشا با موضوع مقایسه برخاستن از خواب در روستا با شهر...
ما را در سایت انشا با موضوع مقایسه برخاستن از خواب در روستا با شهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6enshay5 بازدید : 236 تاريخ : سه شنبه 5 فروردين 1399 ساعت: 1:48